عن عقبة بن الحارث رضي الله عنه مرفوعاً: «أنه تزوج أم يحيى بنت أبي إهاب، فجاءت أَمَة سوداء، فقالت: قد أرضعتكما، فذكرت ذلك للنبي صلى الله عليه وسلم . قال: فأعرض عني. قال: فَتَنَحَّيْتُ فذكرت ذلك له. قال: كيف وقد زعمت أن قد أرضعتكما؟!».
[صحيح] - [رواه البخاري]
المزيــد ...
از عقبه بن حارث رضی الله عنه روایت است که وی با ام یحیی دختر ابواهاب ازدواج کرد که کنیزی سیاه پوست آمد و مدعی شد: هر دوی شما را شیر داده ام؛ پس این مساله را با رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان گذاشتم که از من روی گرداند. دوباره به کناری رفتم و این مساله را با ایشان در میان گذاشتم که این بار فرمود: «كَيْفَ وَقَدْ زَعَمَتْ أَنْ قَدْ أَرْضَعَتْكُمَا؟!»: «چگونه می خواهی با همسرت بمانی حال آنکه کنیز مذکور ادعا می کند هر دوی شما را شیر داده است؟!».
[صحیح است] - [به روایت بخاری]
عقبه بن حارث با ام یحیی دختر ابواهاب ازدواج می کند که کنیزی سیاه پوست آمده و به عقبه خبر می دهد او و همسرش را شیر داده و خواهر و برادر رضاعی هستند؛ بنابراین عقبه این مساله را با رسول الله صلی الله علیه وسلم مطرح می کند و ادعای کنیز مذکور را به ایشان انتقال داده و مدعی می شود که وی دروغ می گوید. لذا رسول الله صلی الله علیه سلم از باب انکارِ تمایلی که عقبه برای ماندن با ام یحیی دارد و با وجود شهادت کنیز مذکور، می فرماید: «چگونه می خواهی با وی بمانی، حال آنکه این زن چنین گفته است و به چیزی گواهی داده که می دانسته؟».